ققنوس

زیباترین نگار

ای خوش‌ترین ترنم و زیباترین نگار

تنها تویی بهانه بودن در این دیار


با گرمی محبت تو طی شود شتا

آنگه که نیستی ز چه رو گل کند بهار


روز از تو روشن است و الا چه فرق هست

بی روی روشن تو میان شب و نهار


بی اختیار خیره بر آن ماه طلعتت

در محضرت کجا سخن جبر و اختیار


بی هوش گشتم از اثر جام لعل تو

مست شراب لعل تو کی گردد هوشیار


هر دلکشی ز دلبر خود کام بر گرفت

غیر از وفا که از نفست گشته کامیار


اردیبهشت ۹۸

جستجو

Search

نوشته های مرتبط

زیباترین نگار

ای خوش‌ترین ترنم و زیباترین نگار