ققنوس

نشانی

به کجا روم که نامی ز تو آن مکان نباشد

به کجا روم که یادی ز تو در جهان نباشد


چه کنم به هر کجایی که روم تو را ببینم

به کجا روم که از تو اثر و نشان نباشد


ببرم شبانه نامت بروم ز هوش هر شب

به کجا روم که نامت به سر زبان نباشد


به دو چشم من حبیبا بگذار هر دو پایت

به کجا روم که پایت به دو دیدگان نباشد


بدهم سرم به راهت همه دست و پا و جانم

به کجا روم فدایت سر انس و جان نباشد


ز بزرگیت عزیزا خجلم چه سود دارد

به کجا روم که از تو خجل آسمان نباشد


دل عالمی ز عشقت شده پر ز غم طبیبا

به کجا رود وفایت که دلش چنان نباشد

جستجو

Search

نوشته های مرتبط

نشانی

به کجا روم که نامی ز تو آن مکان نباشد